سارق مسلحی که بامداد روز گذشته در یک مجتمع مسکونی با پلیس درگیر شده بود درحالی زیر رگبار گلوله‌ها کشته شد که درگیری مسلحانه به خیابان کشید و با مجروح شدن یکی از اهالی محل، صحنه‌های دلهره‌آوری رقم خورد.

سارق مسلح

به گزارش همشهری آنلاین، ماجرای سرقت‌های مسلحانه خودرو در مشهد از حدود ۷ ماه قبل زمانی آغاز شد که جوان ۲۲ ساله‌ای به نام «یونس» در فضای اینستاگرام با مرد ۴۰ ساله‌ای آشنا شد که خود را «خلافکار» می‌نامید. ارتباط یونس و محمد خیلی زود صمیمانه شد و آن‌ها برای دیدار حضوری در پارک ملت مشهد قرار گذاشتند.

اولین ملاقات درحالی به گفت‌وگوهای هیجانی انجامید که محمد ادعا می‌کرد پدر پولدارش گاو صندوقی پر از زیورآلات و ارزهای خارجی دارد که میلیاردها تومان می‌ارزد. او ادامه داد: اما من با پدر و مادرم رابطه خوبی ندارم! حالا دیگر من به مردی خلافکار تبدیل شده ام و از هیچ جرمی روی گردان نیستم!

ساعتی بعد دو جوان مذکور در حالی تصمیم گرفتند تا یک باند مخوف سرقت مسلحانه را تشکیل بدهند که قرار شد در یک فرصت مناسب به پول‌ها و طلاهای پدر «محمد-ی» هم دستبرد بزنند و یک شبه صاحب میلیاردها تومان ثروت شوند. اما اولین تبهکاری مسحلانه آنان با طرح یک نقشه وحشتناک شروع شد. نهم بهمن سال گذشته بود که آگهی فروش یک دستگاه خودرو پژو ۲۰۷ مدل بالا خودنمایی کرد. دقایقی بعد «محمد» با فروشنده تماس گرفت و برای بازدید خودرو در بولوار «امیریه» قرار گذاشت.

او سپس با «یونس» تماس گرفت و بدین ترتیب دو جوان مسلح به محل قرار رسیدند. بازدید ظاهری خودرو به پایان رسید و آنها برای بازدید فنی از فروشنده خواستند تا با یکدیگر دوری بزنند! «یونس» در صندلی جلو نشست و محمد نیز در حالی که اسلحه کلت کمری را از غلاف بیرون می‌کشید به آرامی در صندلی عقب جای گرفت. وقتی راننده به مکان خلوتی در بولوار امیریه رسید ناگهان لوله سلاح را روی شقیقه‌اش دید. از ترس به لرزه افتاده بود و با چهره‌ای وحشت‌زده پایش را روی پدال ترمز کوبید. راننده با تهدید به مرگ سارقان از خودرو پیاده شد و بدون آن که به پشت سرش نگاه کند از مقابل چشمان تبهکاران مسلح گریخت و در کوچه و پس کوچه‌ها ناپدید شد.

ساعتی بعد با گزارش سرقت مسلحانه در حوزه استحفاظی کلانتری الهیه مشهد، تلاش کارآگاهان پلیس آگاهی خراسان رضوی برای شناسایی تبهکاران فراری آغاز شد اما هیچ آثاری از جرم در صحنه حادثه وجود نداشت. چند ماه بعد درحالی که هنوز بررسی‌های پلیس به سرنخ‌های مهمی از پرونده سرقت مسلحانه نرسیده بود ماجرای سرقت  دیگری در بولوار امامت مشهد رخ داد.

سارقان مسلح مقابل خودرو سوناتای تازه دامادی پیچیدند که قصد داشت به منزل نامزدش برود. در این هنگام دو جوان مسلح، با تهدید به مرگ تازه داماد جوان، خودروی او را ربودند و در خیابان‌های اطراف گم شدند.

این حادثه اگرچه شباهت زیادی به سرقت مسلحانه قبلی نداشت اما کارآگاهان را درحالی به تکاپو انداخت که احتمال وقوع سرقت‌های سریالی مسلحانه افکار آنها را  درگیر کرده بود. به همین دلیل سرهنگ کارآگاه جواد شفیع‌زاده (رئیس پلیس آگاهی خراسان رضوی) به پیگیری جدی پرونده‌های سرقت مسلحانه پرداخت و با صدور دستورات ویژه‌ای از کارآگاهان اداره جنایی خواست تا به ریشه یابی ماجرا بپردازند. با توجه به اهمیت و حساسیت موضوع، سرهنگ مهدی سلطانیان (رئیس اداره جنایی آگاهی) هدایت و نظارت عملیات را به عهده گرفت و بدین ترتیب با تجمیع دو پرونده مذکور در دایره مبارزه با سرقت‌های مسلحانه، تحقیقات فنی برای شناسایی و ردزنی تبهکاران مسلح وارد  مرحله جدیدی شد اما هنوز سرنخی از حوادث سرقت مسلحانه خودرو به دست نیامده بود که سومین حادثه مشابه، کارآگاهان را  درگیر پرونده سرقت‌های سریالی کرد چرا که تیرماه گذشته نیز مردی هراسان با پلیس تماس گرفت و از سرقت مسلحانه خودرو تویوتای سواری‌اش خبر داد.

این مرد که هنوز وحشت زده بود به کارآگاهان گفت: برای فروش خودروام آگهی داده بودم که جوانی برای بازدید آن تماس گرفت و ما با هم در اطراف میدان استقلال قرار گذاشتیم اما آنها که با یک دستگاه خودرو پژو ۲۰۷ سفید رنگ به محل قرار آمده بودند ناگهان اسلحه‌ای را روی سرم گذاشتند و تهدیدم کردند که اگر پیاده نشوم مرا می‌کشند! من هم پیاده شدم اما سوئیچ اصلی خودرو در جیبم بود.

اظهارات این مال باخته درباره خودرو پژو ۲۰۷ سفیدرنگ، سرنخ مهمی برای کارآگاهان شد چرا که دیگر اطمینان داشتند که سارقان مسلح با همان خودرویی که  از منطقه الهیه سرقت کرده‌اند در سطح شهر تردد می‌کنند و مرتکب سرقت‌های مسلحانه دیگر می‌شوند. بنابراین گروهی ویژه از کارآگاهان به سرپرستی سرهنگ وحید حمیدفر (رئیس دایره سرقت های مسلحانه آگاهی) در حالی رصدهای اطلاعاتی را برای شناسایی خودرو پژو ۲۰۷ آغاز کردند که خودروی سرقتی تویوتا ساعاتی بعد در منطقه شاندیز مشهد کشف شد چرا که دزدان مسلح بعد از خاموش کردن خودرو، دیگر نتوانسته بودند آن را روشن کنند به همین دلیل با سرقت لوازم داخل آن و دیگر اموال شاکی، خودرو را کنار باغ‌های منطقه رها کرده و گریخته بودند.

این گزارش حاکی است: حالا دیگر پلیس با یک باند سرقت مسلحانه روبه‌رو بود که به طور سریالی سرقت‌ها را در مشهد ادامه می‌دادند به همین دلیل و با تاکید سردار محمد کاظم تقوی (فرمانده انتظامی استان خراسان رضوی) رصدهای اطلاعاتی به صورت شبانه روزی و با استفاده از فناوری‌های نوین شکل گسترده‌تری به خود گرفت تا این که عصر پنجشنبه گذشته، سرقت مسلحانه دیگری در مشهد، کارآگاهان را بی‌درنگ به سمت بولوار امامت کشاند چرا که در این حادثه تبهکاران مسلح اقدام به تیراندازی در شهر کرده بودند و جوی از رعب و وحشت به راه افتاده بود.

چهارمین جوان مال باخته درباره چگونگی وقوع این حادثه به کارآگاهان گفت: خودرو هیوندا را برای فروش گذاشته بودم که جوانی با من در بولوار امامت قرار گذاشت تا خودرو را بازدید کند اما آنها با یک دستگاه پژو ۲۰۷ به محل آمدند و با تهدید به مرگ مرا از خودرو بیرون انداختند و من هم که ترسیده بودم با یک خودروی عبوری به تعقیب دزدان پرداختم ولی آنها با تیراندازی در حالی ما را متوقف کردند که گوشی تلفن، چندین میلیون تومان پول و ... درون خودروام بود.

با وقوع چهارمین سرقت بازبینی دوربین‌های ترافیکی مشخص کرد که سارقان مسلح پلاک‌های جعلی بر روی پژو ۲۰۷ نصب کرده‌اند. از سوی دیگر هم چهره آنان در سیستم پلیس ثبت شد و طولی نکشید که با ردزنی‌های اطلاعاتی و بهره‌گیری از امکانات فنی، در نهایت، چهره ترسیمی دزدان مسلح به دست آمد و مشخص شد که جوان ۲۲ ساله فردی به نام «یونس» است که در کانون اصلاح و تربیت نیز سابقه کیفری دارد. بنابراین تحقیقات پلیس بی درنگ وارد مرحله عملیاتی شد و کارآگاهان طی چند ساعت مخفیگاه جوان ۲۲ ساله را در کوی سیدی مشهد شناسایی کردند.

آنان دو روز قبل و با کسب مجوز قضایی و در یک عملیات ضربتی از در و دیوار منزل ویلایی بالا رفتند و با رعایت تدابیر امنیتی سارق ۲۲ ساله را دستگیر کردند. او که ابتدا منکر هرگونه سرقتی بود بعد از ساعتی بازجویی‌های فنی در حضور رئیس پلیس آگاهی خراسان رضوی لب به اعتراف گشود و گفت: با محمد در فضای مجازی اینستاگرام آشنا شدم او خودش را فردی خلافکار می‌نامید و از من خواست تا برای دستبرد به گاوصندوق پدرش که مردی پولدار است همکاری کنم. خیلی زود با هم در پارک ملت قرار گذاشتیم و قبل از آن سرقت‌های مسلحانه خودرو را آغاز کردیم اما او فردی بسیار خطرناک است که حتی با اسلحه می‌خوابد و از کمد دیواری منزلش به اتاق دیگر نقب زده است تا اگر به محاصره پلیس درآمد آنها را غافلگیر و شلیک کند!

با اعترافات این جوان ۲۲ ساله، بلافاصله عملیات بامدادی برای دستگیری سارق مسلح ۴۰ ساله در حالی آغاز شد که کارآگاهان به جلیقه‌های ضد گلوله مجهز شدند و سرهنگ سلطانیان (رئیس اداره جنایی) فرماندهی مستقیم عملیات را با راهنمایی‌های شبانه رئیس پلیس آگاهی خراسان رضوی به عهده گرفت.

کارآگاهان در اطراف مجتمع مسکونی خیابان سجادیه ۱۷ به چند گروه عملیاتی تقسیم شدند گروهی در پارکینگ استقرار یافتند که خودرو پژو ۲۰۷ با پلاک‌های جعلی در آن جا پارک بود. گروه دیگر پشت در پله‌های اضطراری و یک گروه نیز درون مجتمع سنگر گرفتند چرا که احتمال درگیری مسلحانه وجود داشت اما آنها قصد داشتند با تدبیر دیگری سارق مسلح را به پارکینگ بکشانند که در آن ساعت بامداد آسایش اهالی مجتمع مسکونی به هم نریزد. آنها با همکاری یکی از اهالی محل و با این بهانه که شیشه‌های خودرو پژو ۲۰۷ پایین است با «محمد» (سارق مسلح) تماس گرفتند.

اما او چند دقیقه بعد برای رفتن به پارکینگ، مقابل آسانسور قرار گرفت. در این هنگام یکی از نیروهای عملیاتی در پله‌های اضطراری را گشود اما سارق مسلح که به اوضاع مشکوک شده بود در یک حرکت سریع لوله سلاح را به سوی دو افسر آگاهی گرفت و ماشه را فشرد ولی گلوله در سلاح او گیر کرد تا دوباره خواست آن را مسلح کند افسران عملیاتی جابه‌جا شدند و اینگونه درگیری مسلحانه در راهروی مجتمع مسکونی شروع شد.

گروه دوم عملیاتی با شنیدن صدای گلوله‌ها تلاش کردند محیط اطراف را محاصره کنند، اما در میان رگبار گلوله‌ها سارق مسلح خشاب را تعویض کرد و باز هم به شلیک ادامه داد در همین حال یکی از افسران ورزیده آگاهی نیمی از پیکر او را هدف گرفت که از کنار دیوار بیرون بود. با شلیک گلوله، سارق مسلح مجروح شد اما در تاریکی شب از پله‌ها درحالی پایین رفت که گلوله‌ای نیز به یکی از اهالی مجتمع مسکونی اصابت کرده بود. آن مرد جوان با شنیدن صدای وحشتناک تیراندازی از منزل بیرون آمده بود و در میان باران گلوله‌ها به شدت زخمی شد به همین خاطر گروهی از کارآگاهان به یاری شهروند مجروح شتافتند و سارق مسلح با استفاده از همین فرصت به خیابان سجادیه ۱۹ گریخت.

لحظاتی بعد کارآگاهان در چند شاخه عملیاتی به تعقیب سارق مسلح پرداختند و گروهی نیز به منزل وی در مجتمع مسکونی رفتند.

او جاساز عجیبی روی دیوار داشت و مجموعه‌ای از لوازم و ابزار جرم را طوری مخفی کرده بود که هیچ آثاری از این مکان دیده نمی‌شد. نقب او از طریق کمد دیواری به اتاق  دیگر واحد ۱۵۰ متری نیز لو رفت و انواع و اقسام ابزار جرم کشف شد. از سوی دیگر گروه ویژه عملیاتی وارد خیابان سجادیه ۱۹ شدند جایی که آثار خون‌های ریخته شده نشان می‌داد سارق مسلح در زمین محصور پنهان شده است. در این هنگام کارآگاهان با سروصدای ساختگی و نورافکنی به درون چهاردیواری، سارق مسلح را وادار کردند تا از آن سو خود را به داخل بولوار سجادیه بکشاند.

عقربه‌ها ساعت حدود ۳ بامداد را نشان می‌داد که سارق مسلح پشت شمشادهای درون بولوار موضع گرفت و دوباره شلیک‌های وحشتناک خود را آغاز کرد. اینگونه بود که همه کارآگاهان به گروه عملیاتی پیوستند و رگبار گلوله‌ها از هر سو ادامه یافت تا این که مشخص شد دیگر گلوله‌ای از سوی سارق مسلح شلیک نمی‌شود او در آن سوی بولوار به وسط خیابان افتاده و چندین گلوله پیکرش را شکافته بود. با انتقال پیکر مجروح شهروند به مرکز درمانی، مراتب به قاضی «الوندی» نیز گزارش شد و این گونه عملیات بامدادی پلیس با مرگ سارق مسلح به پایان رسید اما با انتقال خودرو و لوازم کشف شده به  مقر انتظامی تحقیقاتی گسترده توسط سرگرد پهلوان (افسر پرونده) درحالی ادامه یافت که دست نوشته‌ای از سارق مسلح به دست آمد که در آن خطاب به نزدیکانش نوشته بود شما از من یک جنایتکار و سارق مسلح ساختید!

بازجویی‌های فنی از «یونس» جوان ۲۲ ساله نیز برای کشف جرایم احتمالی دیگر و افراد مرتبط با آنان آغاز شده است.

کد خبر 701414
منبع: خراسان

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار حوادث

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 3
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • آذربایجان FR ۱۲:۲۴ - ۱۴۰۱/۰۶/۰۷
    1 4
    چرا داستان سرایی میکنید ؟؟ این جور خبرها باید خلاصه باشن کی وقت داره این همه رو بخونه از اونجا که نویسنده داستان نویس هم نیست کامل و خسته کننده از آب در میاد .
    • IR ۱۴:۱۷ - ۱۴۰۱/۰۶/۰۷
      0 2
      احسنت
  • بهروز CH ۱۷:۰۳ - ۱۴۰۱/۰۶/۰۷
    1 0
    کاربر محترم آذربایجان ، شما که ماشالله وقت براتون طلاست ، مگر مجبورت کردن بشینیی و تا آخر به قول خودتون داستان را بخونی ، سر مقاله یا تیدر را بخونو رد شو ، در ضمن اسب پیشکش رو دندوناشو نمیشمرن ، قدری نزاکت و ادب بد نیست ، نشستی اونجا و داری ارد میدی .